وبلاگ طوقی

وبلاگ طوقی

وبلاگ طوقی

وبلاگ طوقی

وبلاگ طوقی

۶۳ مطلب در مهر ۱۳۹۷ ثبت شده است

گلچین اشعار عاشقانه علی قاضی نظام

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۶:۴۸ ق.ظ

اشعار علی قاضی نظام

اشعار علی قاضی نظام , اشعار عاشقانه علی قاضی نظام , شعر علی قاضی نظام , بهترین اشعار علی قاضی نظام , گلچین اشعار علی قاضی نظام , شعر نو علی قاضی نظام , جدیدترین اشعار علی قاضی نظام , شعر علی قاضی نظام در مورد ساعت , شعر شب بخیر علی قاضی نظام

اشعار علی قاضی نظام

در این مطلب از سایت جسارت بهترین اشعار علی قاضی نظام را در بخش اس ام اس شعر برای شما تهیه کرده ایم .امیدواریم مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد

معمولاً ساعت از دوازده شب که میگذ

رد،پیغامى دریافت میکنید با این تیتر؛

بیدارى…؟

این یعنى یک نفر روى شما حساب کرده!

خوب فکرهایتان را بکنید…

باز کردن این پیغام عواقب دارد!

باید سنگِ صبور باشید

باید حوصله داشته باشید

باید خودتان را بگذارید جاى ارسال کننده ى پیغام!

یک نفر آنطرفِ خط دارد جان میکَند!

اشعار علی قاضی نظام

“شب بخیر” را نباید تایپ کرد!

“شب” را باید زُل زد در چشمانش

دستى کشید لاىِ موهایش

و هُرمِ نفسهایش…

اشعار عاشقانه علی قاضی نظام

حیف است بلاتکلیف بمانند!

به هر قیمتى شده،

میخرم

تمامِ “شب بخیر”هاى به مقصد نرسیده ىِ مخابرات را…

شعر علی قاضی نظام

کاش اولین آدمهاى روى زمین بودیم

فکرش را بکن

من و تو…

نه ترس از گذشته ات داشتم

نه حسادتى در کار بود

نه چشمى بود و

نه میدانستیم که گناه چیست

کاش حوا بودى

کاش “آدم”بودم

کاش “آدم”بودم

بهترین اشعار علی قاضی نظام

من دنیایم را،

براى کتابى تایپ کردنِ پیغام هاى “مادرم” میدهم…

جدیدترین اشعار علی قاضی نظام

بهترین فیلمى که در سینما دیدم،

“دستهایش” بود…

آنجا که آرام آرام

گره خورد دورِ انگشتانم!

شعر شب بخیر علی قاضی نظام

تمامِ دلتنگى هایم را برایش نوشته ام؛

خط به خط…

روز به روز…

ساعت به ساعت…اما میترسم!

میترسم از اینکه بخواند و با پوزخندى از کنارش رد شود!

میترسم از اینکه بخواند و با یک “مرسى” گفتن،

تمامِ تصوراتم را خراب کند!

میترسم از اینکه یک نفر قبل از من،

تمامِ اینها را برایش گفته باشد!

شجاعتم تا همین حد بود؛

“برایش نوشتن”

من جراتِ ارسالش را ندارم! 

شعر نو علی قاضی نظام

از دور دوستش داشتم وبا آن همه شلوغى…دوست داشتنم به چشمش نمى آمد

صبح چشمانم را به یادش باز میکردم و

شب روى هم میگذاشتم

گاهى میشد ساعتها مینشستم پشتِ میز کافه و

از دور،تمامِ حرکاتش را زیرِ نظر میگرفتم

میخندید،میخندیدم

اخم میکرد،درهم میرفتم…

بالاخره یک روز دوست داشتنم را جمع کردم

تمام قد روبه رویش ایستادم و

یکجا به پایش ریختم!

جوابِ من “مرسى” نبود…اما شنیدم!

جوابِ من “پوزخند” نبود…اما دیدم!

انجا بود که فهمیدم چرا دور بودن های نزدیک را بیشتر دوست دارم

گلچین اشعار علی قاضی نظام

ما شبیه جنسِ خاک خورده ى داخلِ ویترینیم،

که یک نفر انتخابمان کرد

اما حاضر نشد بهایمان را پرداخت کند!

فقط آمد،

دلخوشمان کرد،

و رفت…

رفت یک دورى بزند و برگردد!

شعر علی قاضی نظام در مورد ساعت

کنار بیا جانم

امروز هم مثلِ روزهاى دیگر

فرقِ جمعه با مابقىِ روزهاى هفته

همین است که دلَت که میگیرد،

زُل میزنى به در و دیوارِ اتاقت

زُل میزنى به نداشته هایت

زُل میزنى به جاهاى خالىِ زندگى ات!

شال و کلاه کن جانم

تمامِ خیابانها

تمامِ کافه ها

همه و همه تو را میخواند!

شعر علی قاضی نظام در مورد کره زمین

تمامِ اتفاقاتِ روى کره ى زمین،

دلیل میخواهد جانم…

از صبح که چشمانت را باز میکنى

تا شب که روى هم میگذاریِشان

باید دلیل داشته باشى…

باور کن باید یک نفر باشد،

که زندگى ات را به جریان بیاندازد…

یک نفر که حدفاصلِ مبدا و مقصدهایت ،

دلَش برایت هزار راه برود!

آنها که یار ندارند

زندگى نمیکنند،

روزمرگى میکنند!

شعر علی قاضی نظام در مورد سکوت

لطفاً سکوت را رعایت فرمایید

شاید یک نفر از زیرِ آوار صدایمان میکند و

به گوشمان نمیرسد…

به اندازه ى کافى به جانِ هم افتادیم

از اینجا به بعد

سکوت کنیم و منتظر بمانیم

تا دستى از زیرِ آوار بیرون بیاید وخوشحالمان کند

شعر علی قاضی نظام در مورد شهر

تمامِ مردمِ این شهر

سراغِ جاى خالى ات را از من میگیرند

برگرد؛

قانعشان کن!

برو…

اشعار علی قاضی نظام

بیشتر بخوانید :

شعر با ک

شعر در مورد اسم شادی

شعر با ث

شعر با و

شعر با ه

  • ربیع حسنلو

گلچین اشعار عاشقانه علی عبدالرضایی

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۶:۴۸ ق.ظ

اشعار علی عبدالرضایی

اشعار علی عبدالرضایی ،اشعار علی عبدالرضایی،متن اشعار علی عبدالرضایی،شعر علی عبدالرضایی،متن شعر علی عبدالرضایی , بهترین اشعار علی عبدالرضایی , عاشقانه ترین اشعار علی عبدالرضایی , جدید ترین اشعار علی عبدالرضایی

اشعار علی عبدالرضایی

در این مطلب از سایت جسارت بهترین اشعار علی عبدالرضایی را در بخش اس ام اس شعر برای شما تهیه کرده ایم .امیدواریم مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد

وصال در کنار و من به جمهوری ِ…نام سابقش چه بود؟    شاه رفته ام

سراغ جفت شش یه آس    با سری که تازه تاس شد   سراغ ماه رفته ام

علامتی که راه داشت      بای بای ِآخر تو بود

و من به شوق مقصدی که در تو داشتم

مدام توی خوابم اشتباه رفته ام

منی که سالها پی تو با صدای های های گریه از میان خنده های قاه قاه رفته ام

چگونه و چه ریختی      چگونه آب را تنم کنم؟

تمام رودخانه ها به آب پشت کرده اند

به انتهای چاه رفته ام

تو را به اشکهای خود صلیب بسته ام و تا تمام ابرهای دور

قطره قطره آه آه رفته ام

به شکل در هم ِهزار غم درآمدم    نشد!

به عمق چشمهای آبی و سیاه رفته ام      نشد!

حصارها بلند بود

و قدِ من کفاف دیدن تو را نداد

بیا که من بزرگتر شد و سکوت کوچه از تمام شب گذشت

حصارها فروترند و جاده ها تهی      تو نیستی

مرا به من سپرده ای وچادر اقامتم به هر کجا که خواستی نشانده ای

چنان گریختی که روی سنگفرش کوچه ها صدای پای من هنوز می رود

پی تو از حصارهای کاهگل گذشته ام

کنار ساحل ایستاده ام

شماره کرده ام تمام موج های رفته را

به رفته گان سپرده ام   که وقت آمدن تو را بیاورند…

اشعار علی عبدالرضایی

اگر سوالی بلند نکنیم

پاسخی پیدا نمی شود

دیروز را اگر درست تعریف نکنیم

فردا دوباره تحریف می شود …

اشعار علی عبدالرضایی

مادرم به راهی پدرم ….به سمتی دیگر

و هر عزیزم هر که آمد گفت این طرف!

هنوز در همان چار راهم ….بی طرفم!

می توانم به هر چه گوش بسپارم و نشنوم

دارم به اطرافم نگاه می کنم و نمی بینم!

ترن نیستم که روی ریل هی برود برگردد!

رودخانه ام! در رحم خودم راه می روم جامعه آنجاست!

متن اشعار علی عبدالرضایی

این دیوار به خشت اول هم قناعت می کرد

و هیچ گاهی مرا انجام نمی داد

دو دستی دوستم بدار را می خواست

که ناگهان از پنجره بیرون رفت روزی

تا ادامه کشدار هرچه بند رخت…

این دست لعنتی

و همسرم در اتاق مجاور گم شد

شعر علی عبدالرضایی

بر چهره ات مهربانی هیچ دستی رسم نمی شود

که آن دریا برای بودن حوصله را هم غرق کرد

که آن چشم ها عزیزم! برای گریه معنا نمی دهد

از برکه هم پرهیز می کنی
می دانم!

آبی ندارم که با آتش تو آشتی کنم

دیوانه نیستم که به آن جزیره تنها شک

متن شعر علی عبدالرضایی

شب سیاهش را در آورده است

و یک جفت دستستاره ها را در زباله دان پشت ابر

ها ریخته است

تازه دارد روز می آورد این پنجره ها

خوبی!؟

چرا با زمین و من این همه دوری؟

دیری!الو

الو!

دست های من این روز ها را سنگ می زند

و تو اصلا زنگ نمی زنی که ببینی چه می کنم تهِ دنیا

بهترین اشعار علی عبدالرضایی

می نشینم

ایستاده است

می ایستم

ایستاده است

چه می خواهد

نمی دانم!

نمی خوابم

ولی خواب می بینم که افتاده است

در شعر هام

این دیوار!

عاشقانه ترین اشعار علی عبدالرضایی

نه صدای آبی جویی

نه آرامی گفتگویی

آدمی

تنهایی بزرگی است

از این همه است

که گاهی گریه اش می گیرد

جدید ترین اشعار علی عبدالرضایی

شاید آنجا نرسیدیم به هر جا که تویی

امشبی را که نرفته است در آغوشم باش

عمر را در سفر از حاشیه طی خواهم شد

پی عاشق شده ام سوی تو هی خواهم شد

گرچه از درد در این ساز نمی بینم سوز

تو اگر دم بزنی ناله نی خواهم شد

آسمان کاش دلی داشت و از من می کند

کاش می گفت که هم بال تو کی خواهم شد

اشعار علی عبدالرضایی

برای مرگ تو گریه کوچک است عزیزم!

به من قول داده‌اند

قول داده‌اند چنارت کنند

چناری

کنارِ جو باریکه‌ای که رفته رفته خودش را گود می‌کند

متن اشعار علی عبدالرضایی

در قتل عام کلماتم

سر سطر آخر را زدند

و خون مثل مرکب به جان کاغذ افتاده‌ست

بهترین اشعار علی عبدالرضایی

همه آنجایند

کسی به این تک و تنها

بها نمی‌دهد

نه کادویی

نه اهدای آرزوی خوشی

و نه حتی استخوانی لاغر

که تقدیم شده باشد جای پاپیون

اشعار علی عبدالرضایی

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد اسم شراره

شعر با ق

شعر با ن

شعر در مورد اسم یلدا

شعر با ف

  • ربیع حسنلو

گلچین اشعار عاشقانه علی اکبر دهخدا

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۶:۴۸ ق.ظ

اشعار علی اکبر دهخدا

اشعار علی اکبر دهخدا ،شعر علی اکبر دهخدا،شعرهای علی اکبر دهخدا،دانلود اشعار علی اکبر دهخدا،اشعار طنز علی اکبر دهخدا،اشعاری از علی اکبر دهخدا،شعر معروف علی اکبر دهخدا،شعر های علی اکبر دهخدا،شعری از علی اکبر دهخدا،شعر هایی از علی اکبر دهخدا،شعری کوتاه از علی اکبر دهخدا،یک شعر از علی اکبر دهخدا،شعر وطن دوستی از علی اکبر دهخدا

اشعار علی اکبر دهخدا

در این مطلب از سایت جسارت بهترین اشعار علی اکبر دهخدا را در بخش اس ام اس شعر برای شما تهیه کرده ایم .امیدواریم مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد

یاد آر ز شمع مرده یار آر

ای مرغ سحر، چو این شب تار

بگذاشت ز سر سیاهکاری

وز نفحه روح بخش اسحار

رفت از سر خفتگان خماری

بگشود گره ز زلف زر تار

محبوبه نیلگون عماری

یزدان به کمال شد پدیدار

و اهریمن زشتخو حصاری

یاد آر ز شمع مرده یار آر

ای مونس یوسف، اندر این بند

تعبیر عیان چو شد تو را خواب

دل پر ز شعف، لب از شکر خند

محسود عدو به کام اصحاب

رفتی بر یار و خویش و پیوند

آزاد تر از نسیم و مهتاب

زان کو همه شام با تو یک چند

در آرزوی وصال احباب

اختر به سحر شمرده یاد آر

چون باغ شود دوباره خرم

ای بلبل مستمند مسکین

وز سنبل و سوری و سپرغم

آفاق نگارخانه ی چین

گل سرخ و به رخ عرق ز شبنم

تو داده ز کف قرار و تمکین

زان نوگل پیش رس که در غم

ناداده به نار شوق تسکین

از سردی دی، فسرده یاد آر

اشعار علی اکبر دهخدا

کشد موری گران تر چند صد بار

ز سنگینی خود باری به فرسنگ

نشاید بود باری کمتر از مور

به نمکین و وقار و فر و فرهنگ

کم از موری نیم آخر چه ترسم

زبعد منزل و بار گرانسنگ

شعر علی اکبر دهخدا

هنوزم زخردی به خاطر در است

که در لانه ماکیان برده دست

به منقارم آن سان به سختی گزید

که اشکم ، چو خون از رگ ، آن دم جهید

پدرخنده بر گریه ام زد که هان !

وطنداری آموز از ماکیان

شعرهای علی اکبر دهخدا

با سرِطُره دلبند تو بازی نتوان

رگِ جان است بد و دست درازی نتوان

ناز پرورده حسن است و جز از راهِ نیاز

دست در گردنِ آن یارِ نیازی نتوان

ید بیضاست عذار بتم ، ای گل ! به خود آی

بردن از معجزه با شعبده بازی نتوان

گردوصد دامن یاقوت فشانم زمژه

سیر بر خوردن از آن لعل پیازی نتوان

دست یازی به زَنَخ خواستمش ، گفت :بهل

کاندر این بوته ، به جز قلب گدازی نتوان

صورت خوب پسندند کُلَه داران لیک

جز که با سیرت محمود ایازی نتوان

جز به شور طلب ذره و جذب خوش مهر

قطع این مرحله ، با دور و درازی نتوان

خستگی دل عشاق ز باب دگر است

چاره اش با بل و خَطمی و خُبازی نتوان

دانلود اشعار علی اکبر دهخدا

چند گویی : نبود یک غمخوار

خواجه را گاه جان سپردن او ،

بهر میراث خوارگان اَسفا ،

زان همه درد و رنج بردن او

محله تیم و حاصل ده را ،

هفته و روز بر شمردن او

چو ز بحر محیط بوتیمار

خواجه را مال خود نخوردن او ،

خواجه ، همچون دگر لئیمان مرد

نسزد بیش یاد کردن او

بهترین کار خواجه در همه عمر

هیچ دانی چه بود ؟ مردن او

اشعار طنز علی اکبر دهخدا

خاک به سرم بچه به هوش اومده

بخواب ننه،یک سر دوگوش اومده

گریه نکن لولو می آد،می خور

هگرگه می آد بزبزی رو می بره

اهه!اهه!ننه چته؟-گشنم-بترک

ی،این همه خوردی کمه؟!

چخ چخ سگه،نازی پیشی،پیش پیشلا

ی لای جونم،گلم باشی،کیش،کیش

-از گشنگی ننه دارم جون می دم

-گریه نکن فردا بهت نون می دم

-ای وای ننه!جونم داره در می

ره-گریه نکن دیزی داره سر میره

-دستم آخش،ببین چطور یخ شده-

تف تف جونم ببین ممه آخ شده

-سرم چرا انقده چرخ می زنه؟-ت

وی سرت شی پیشه *چا *می کنه

خ خ،خ خ…-جونم چت شد؟-هاق هاقوا

ی خاله چشماش چرا افتاد به طاق؟

آخ تنشم بیل ببین سرد شدهرنگش

چرا،خاک به سرم،زرد شده؟

وای بچه م رفت زکف،رود!رود*

!ماند به من آه واسف،رود رود

اشعاری از علی اکبر دهخدا

ای مونس یوسف اندر این بند

تعبیر، عیان چو شد تو را خواب

دل پر ز شعف، لب از شکر خند

محسود عدو، به کام اصحاب

رفتی بر بار و خویش و پیوند

آزادتر از نسیم و مهتاب

زان کو، همه شام با تو یک چند

در آرزوی وصال احباب

اختر به سحر شمرده یادآر

شعر معروف علی اکبر دهخدا

ای مردم آزاده کجایید کجایید

آزادگی افسرد بیایید بیایید

در قصه و تاریخ چو آزاده بخوانید

مقصود از آزاده شمایید شمایید

بی‌شبه شما روشنی چشم جهانید

در چشمه‌ی خورشید شما نور و ضیایید

با چاره‌گری و خرد خویش به هر درد

بر مشرق رنجور دوایید دوایید

بسیار مفاخر پدرانتان و شما راست

کوشید که یک لخت بر آن‌ها بفزایید

بنمود مصدقتان آن نعمت و قدرت

کاندر کفتان هست از آن سر مگرایید

گیرید همه از دل و جان راه مصدق

زین ره درآیید اگر مرد خدایید

شعر های علی اکبر دهخدا

بجز دیدار آن یار پری پیکر نمی خواهم

هوائی غیر عشق روی او در سرم نمی خواهم

نظر کم ده ، خبر کم گو خدا را زین سپس واعظ !

اشعار علی اکبر دهخدا

بیشتر بخوانید :

اشعار فرخی یزدی

شعر در مورد اسم جانان

شعر در مورد اسم حسین

شعر در مورد اذان

شعر با م

  • ربیع حسنلو

گلچین زیباترین شعر در مورد جرات

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۶:۴۸ ق.ظ

شعر در مورد جرات

شعر در مورد جرات ,شعر درباره جرات,شعر برای جرات,شعر در باره جرات,شعر با جرات,شعر درمورد جرات,شعر با کلمه جرات,شعر با کلمه ی جرات,شعری در مورد جرات,شعری درباره جرات,شعر درباره ی جرات,شعر کودکانه در مورد جرات,شعر مفهومی در مورد جرات,شعرهای کودکانه در مورد جرات

 شعر در مورد جرات

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جرات برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

عاشقم…یعنی برای وصف حال و روز من

هرچه فال خواجه و دیوان خواجوها کم است

من همین امروز یا فردا به جنگل می زنم

جرأت دیوانگی در شهر ترسوها کم است!

شعر در مورد جرات

گـرگــا جرات شیر رو ندارن. درست

گـرگــا جرات ببر رو ندارن. درست

گـرگــا سرعت یوزپلنگ و ندارن. اینم درست

ولی گـرگــا با همن

گـرگــا اگه چیزی و بخوان با هم به دستش میارن

مـا کـه همـه چیمـون مـث گـرگــاست

چرا این یکی نباشه ؟..

شعر درباره جرات

کاش جرئت لحظه ای را داشتم

که حرف دلم را به تو بگویم

و آن وقت تمام میشد

همه ی حس های مبهم.

شعر برای جرات

اینبار که نیامدی تمام یادت را

می کارمش درون یک گلدان

سبز که شد،می چینمش کنار طاقچه ی اتاق

و هر بار که گلی از گلت شکفت …

به شمعدانی ها می گویم

حالا اگر جرات دارید دلبری کنید

شعر در باره جرات

میخواهم همین را بگویم که

روزی ماهم از پس این‌مسیر طولانی برمی‌آییم

روزی که سختی های راه تمام میشود

روزی که غم جرات بالا رفتن از سر و کولمان را نخواهد داشت

شعر با جرات

بچه بودیم هر کی بهمون فحش می داد

کف دستمونو نشونش می دادیم

می گفتیم آینه آینه

حالا اگه جرات داری به بچه های امروزی فحش بده

یه چیزی جوابتو می ده

که باید معنیشو از بابات بپرسی!

شعر درمورد جرات

بُد ز گستاخی کسوف آفتاب

شد عزازیلی ز جرات رد باب

هر که گستاخی کند اندر طریق

گردد اندر وادی حیرت غریق

شعر با کلمه جرات

کاش دنیا

با همه ی خاطره هایش… بـــــــــمیرد!

تا من

تا تو

به تکرار هر روز را خط خطی نکنیم

و با جرات

در هر سپیده دم، بگوییم:

نقطه.

سر خط!

شعر با کلمه ی جرات

درها برای کسانی گشوده

خواهد شد

که جسارت در زدن داشته باشند

جرات داشته باش

با امید با عشق

بامحبت و پاکى وجود

در خانه خدا را بزن

شعری در مورد جرات

یه جـــــوری هوا سرد شده

که آدم جرات نمیکنه

تا سر کوچه بره خرید کنه…

الان سه روزه دارم

با تاید مسواک میزنم

شعری درباره جرات

تو یه محله دیوار مهربانی زدن

بعد یه مَرده نشسته

کنارش نگهبانه…

رو بنرش هم نوشتن

” نیاز نداری بذار ،

جرات داری بردار ” 😐

شعر درباره ی جرات

گرگ روزگار بودم

شغال ها هم جرات رویارویی را با من نداشتن

حال که توبه کرده ام

آهوها هم برایم خط و نشان میکشند

شعر کودکانه در مورد جرات

عشق، عشق می آفریند. عشق، زندگی می بخشد.

زندگی، رنج به همراه دارد. رنج، دلشوره می آفریند.

دلشوره، جرات می بخشد. جرات، اعتماد می آورد.

اعتماد، امید می آفریند. امید، زندگی می بخشد.

زندگی، عشق به همراه دارد و عشق، عشق می آفریند

شعر مفهومی در مورد جرات

ایستادگی کن…

ایستادگی کن…

و ایستادگی کن…

به یاد داشته باش که لشکری از کلاغها

جرات نزدیک شدن به مترسکی که ایستادگی را

فقط به نمایش می گذارد ندارد…

شعرهای کودکانه در مورد جرات

جرات کنید راست و حقیقی باشید.

جرات کنید زشت باشید!

اگر موسیقی بد را دوست دارید، رک و راست بگویید.

خود را همان که هستید نشان بدهید.

این بزک تهوع انگیز دورویی و دو پهلویی را

از چهره روح خود بِزُدایید،

با آب فراوان بشویید!

شعری در مورد لیاقت نداشتن

عشق لیاقت می خواهد و عاشق شدن جرات…

همیشه در پی کسی باش که

با تمام کاستی ها و کمی ها و عیب هایت،

حاضر باشد به تو عشق بورزد

و تو را به همه دنیا نشان بدهد

و بگوید که:

این تمام دنیای من است.

شعر در مورد جرات

بیشتر بخوانید :

اشعار سید محمد مرکبیان

اشعار آنا آخماتووا

شعر در مورد اسم توحید

اشعار هلالی جغتایی

شعر در مورد طلا

  • ربیع حسنلو

گلچین زیباترین شعر در مورد جزیره

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۶:۴۸ ق.ظ

شعر در مورد جزیره

شعر در مورد جزیره کیش ,شعر در باره جزیره کیش,شعر درباره جزیره کیش,شعر در مورد جزیره,شعر در مورد جزیره قشم,شعر در مورد جزیره مجنون,شعر در مورد جزیره,شعر درباره جزیره قشم,شعر درباره جزیره,شعر درباره جزیره هرمز,شعر نو درمورد جزیره,شعر درباره جزیره,شعر جزیره,شعر جزیره سیاوش,شعر جزیره کیش

شعر در مورد جزیره

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جزیره برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

دست‌های تو انگار

پرچم‌های صلح‌اند

بر خرابه‌ی روزهای من

که جز نشانه‌ای از گنج‌ها در او باقی نیست

زورق‌ها و نگهبانانی

که باروت کشف‌شده را به جزیره‌ی دور می برند

شعر در مورد جزیره کیش

بخند

و کشتی سرگشته را

به جزیره ای رهنمون شو

که جز برای تو کالایی ندارد

شعر در باره جزیره کیش

آواز پاک تو

رود بزرگ میهن

این رود، در لوت می دمد

تا در سرتاسر این جزیره ی خونین

سروها و سپیدار

سایه سار تو باشد.

شعر درباره جزیره کیش

سالهاست

که از جزیره ی متروک

نامه ای را در بطری

روانه ی آبهای عالم کرده ام..

اگر کسی عاشق باشد

می تواند کلماتم را بخواند

به هر زبانی

در هر سرزمینی..

شعر در مورد جزیره

نگاهم

در آینه فرو می ریزد

جزیره ای

به زیر آب می رود

در ساحل آینه،

دستانی کورمال

عطر تو را می جویند

و پرندگان

بودن جزیره را

فراموش می کنند.

شعر در مورد جزیره قشم

در آغاز فصلها

صدا می کنی و هر بار

هزار پرنده‌ی دور

باز می گردند از جزیره های نا امید

و من

از خواب‌های روز باز می گردم

تا در آوازهایت بشنوم

حرفهای از دست رفته را

که از تاریکی گذشت.    

شعر در مورد جزیره مجنون

ما خانه نداریم

ماشین نداریم

ما کنج دنج هیچ جایی را نداریم

اما

تمام جزیره‌های کوچک این شهر را

برای یک بوسه کشف کرده‌ایم

شعر در مورد جزیره

و آغوشش

جزیره تابناکی است

که رویاهای زمستانی‌ام

در آن جا می‌گیرند

شعر درباره جزیره قشم

تمامی شب را با تو سر کرده‌ام

کنار دریا ، در جزیره

وحشی و گوارا بودی میان خلسه و خواب

میان آتش و آب

شعر درباره جزیره

لعنت می کنم آن لحظه مبارک را

که قایقم به جزیره تو برخورد

و شکست

چه مبارک شکستنی

که عشق ساحل تو بود

شعر درباره جزیره هرمز

تلاش می کنم جزیره ای را کشف کنم

که درختانش

به جرم مزدوری

به دار آویخته نمی شوند

و شاپرکهایش

به جرم سرودن شعر

محبوس نمی شوند

اما نمی توانم

شعر نو درمورد جزیره

جزیره‌ای‌ست عشق تو

که خیال را به آن دسترس نیست

خوابی‌ست ناگفتنی

تعبیر ناکردنی

شعر درباره جزیره

چشم‌های من

این جزیره‌ها که در تصرف غم است

این جزیره‌ها که از چهارسو محاصره است

در هوای گریه‌های نم‌نم است

شعر جزیره

قلبم را

در آتش این جزیره تاریخ بگذار تا بسوزد

کف مزن‌

شعله‌ورش مکن‌

باد را ببین

چگونه مرا در دهان گرفته

و بر آب می‌رود

شعر جزیره سیاوش

راه گریزی نبود

عشق آمد و جانِ مرا

در خود گرفت و خلاص

من در تو

همچون جزیره‌ای خواهم زیست

شعر در مورد جزیره

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد اسم یگانه

شعر در مورد اسم صبا

شعر در مورد اسم صدف

شعر در مورد تنفر

شعر در مورد اذیت

  • ربیع حسنلو

گلچین زیباترین شعر در مورد جبهه و جنگ

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۶:۴۷ ق.ظ

شعر در مورد جبهه و جنگ

شعر در مورد جبهه و جنگ ,شعر درباره جبهه و جنگ,شعر برای جبهه و جنگ,شعر در باره جبهه و جنگ,شعر با جبهه و جنگ,شعر درمورد جبهه و جنگ,شعر با کلمه جبهه و جنگ,شعر با کلمه ی جبهه و جنگ,شعری در مورد جبهه و جنگ,شعری درباره جبهه و جنگ,شعر درباره ی جبهه و جنگ,شعر کودکانه در مورد جبهه و جنگ,شعر مفهومی در مورد جبهه و جنگ,شعرهای کودکانه در مورد جبهه و جنگ

شعر در مورد جبهه و جنگ

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جبهه و جنگ برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

یاد مردان خطر کرده بخیر        یاد یاران سفر کرده بخیر

یاد مردانی که چون شیران روز        حمله فتح و ظفر کرده بخیر

یاد آن شورآفرینان نبرد         یاد حمله ها در آن شبهای سرد

یاد کردستان و یاد کاوه ها            که ز ما دفع خطر کرده بخیر

یاد آن عشاق و خونین جامه ها               یاد آن سوز و گداز و ناله ها

یاد یارانی که در پیکارها             ترک پا و ترک سر کرده بخیر

یاد نصر و کربلای چهار و پنج           یاد شبهای عملیات و رنج

یاد فاو و بدر و خیبرها بخیر          یاد آن ا… اکبرها بخیر

شعر در مورد جبهه و جنگ

رفتید ولی به یاد ما می مانید

در خاطر سرخ لاله ها می مانید

سرباختگان راه عشق ای شهدا

ما رفتنی هستیم و شما می مانید

شعر درباره جبهه و جنگ

عشق بود و جبهه بود و جنگ بود

عرصه بر گُردان عاشق تنگ بود

هر که تنها بر سلاحش تکیه کرد

مادری فرزند خود را هدیه کرد

شعر برای جبهه و جنگ

در شبی که اشکمان چون رود شد

یک نفر از بین ما مفقود شد

آنکه که سر دارد به سامان می رسد

آنکه که جان دارد به جانان می رسد

دیده ام ، دستی به سوی ماه رفت

بی سر و جان تا لقاءالله رفت

زندگیمان در مسیر تیر بود

خاک جبهه ، خاک دامنگیر بود

شعر در باره جبهه و جنگ

در خواب و خیال هم نرفتیم به جنگ

بی رنج و ملال هم نرفتیم به جنگ

ما نسل سپیدبخت سوم بودیم

از راه شمال هم نرفتیم به جنگ

شعر با جبهه و جنگ

برادر! بی تو داغم تازه تر شد

تو رفتی، سوز اشکم بیشتر شد

به دنبال سرت سنگر به سنگر

دل من نیز مفقودالاثر شد

شعر درمورد جبهه و جنگ

مردان غیور قصه ها برگردید

یکبار دگر به شهر ما برگردید

دیروز به خاطر خدا می رفتید

امروز به خاطر خدا برگردید

شعر با کلمه جبهه و جنگ

دور تا دور حوض خانه ی ما

پوکه های گلوله گل داده است

پوکه های گلوله را آری

پدر از آسمان فرستاده است

عید آن سال ،حوض خانه ی ما

گل نداد و گلوله باران شد

پدرم رفت و بعد هشت بهار

پوکه های گلوله گلدان شد

شعر با کلمه ی جبهه و جنگ

جنازه ها که می آمد هنوز یادم هست

جنازه های جوان ، کوچه های تر شده را..

نه ، این درخت پر از زخم ، خم نخواهد شد

خبر برید دو سه شاخه تبر شده را

شعری در مورد جبهه و جنگ

شب آخر هنوز یادم هست

خیمه زد عطر سیب در سنگر

خیمه تاریک شد، و این یعنی

روضه‌خوان گفت از شب آخر

گفت : این راه و این سیاهی شب

عشق چشمان خویش را بسته است

ما سحر قصد آسمان داریم

از زمین راه کربلا بسته است

شعری درباره جبهه و جنگ

در مکتب ما مظهر داد است شهید

دل داده و جان باخته شاد است شهید

در ظرف کلام می‌نگنجد، هرگز

کوتاه سخن اصل جهاداست شهید

شعر درباره ی جبهه و جنگ

شور شلمچه می زند این دل بیقرار من

عقده گشا نمی شود سینه انتظار من

شلمچه! بیصدا شدی؟! مگر تو خاکِ مُرده ای؟!

به سوی عاشقــان حـق ، چـرا مـرا نَبُرده ای ؟

شعر کودکانه در مورد جبهه و جنگ

یادمان نرفته است

روزهای آتش و انتظار و انفجار، یادمان نرفته است

سینه ها داغدار، نخلهای سربدار، یادمان نرفته است

چکمه های پرزخون، عشق و ترکش جنون، پاتک و تک و نبرد

ورد لب دعایمان یا علی و ذوالفقار، یادمان نرفته است

شعر مفهومی در مورد جبهه و جنگ

کفتران عاشق و زخمی و شکسته بال، لا له های بی سرو-

دستهای مانده بر سیمهای خار دار،یادمان نرفته است

صبر و استقامت در خدا خلاصه ها، مردهای بی نشان-

در اسارت و غریب همچو نخل استوار، یادمان نرفته است

شعر در مورد ماه محرم

از بهر ستیز و مرگ، آماده شوید

در محضر عشق دوست، افتاده شوید

از خون حسین بشنوید این پیغام

در طول زمان همیشه آزاده شوید

شعر در مورد جبهه و جنگ

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد اسم زیبا

شعر در مورد خجالت

اشعار نسرین بهجتی

شعر در مورد اسم خاطره

شعر در مورد نام تو

  • ربیع حسنلو

گلچین زیباترین شعر در مورد جزیره کیش

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۶:۴۷ ق.ظ

شعر در مورد جزیره کیش

شعر در مورد جزیره کیش ,شعر درباره جزیره کیش,شعر برای جزیره کیش,شعر در باره جزیره کیش,شعر با جزیره کیش,شعر درمورد جزیره کیش,شعر با کلمه جزیره کیش,شعر با کلمه ی جزیره کیش,شعری در مورد جزیره کیش,شعری درباره جزیره کیش,شعر درباره ی جزیره کیش,شعر کودکانه در مورد جزیره کیش,شعر مفهومی در مورد جزیره کیش,شعرهای کودکانه در مورد جزیره کیش

شعر در مورد جزیره کیش

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جزیره کیش برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

‎سپیده، دختر خورشید روی دفتر صلح

کشیده عکس تو را، کیش من، کبوتر صلح

برای شرجیِ تو گُل، به ارمغان آورد

نسیم تازه و نابِ بهارگستر صلح

شعر در مورد جزیره کیش

سفیر صلح جهانی بر آبها شده ایی

شبیه کشتی بر موج ها شناور صلح

رها کن از ته گرگور آفتابت را

میان نیلی بی انتهای بندر صلح

شعر درباره جزیره کیش

که پر شود ریه ی صخره های مرجانی

از آیه آیه ی زیتونی معطر صلح

طلوع می کند از شرق، پشتِ کلبه ی هور

نگاه می کند از مهر سوی بستر ِ صلح

شعر برای جزیره کیش

و می درخشد و با ناز، می نشیند و روز

شروع می شود از کیش، کیشِ برترِ صلح

جهانِ ساده و بی جنگ، خنده های قشنگ

کمانِ کاوه ی ناهیدِ مهرگسترِ صلح

شعر در باره جزیره کیش

جزیره شعر رهاییست؛ شاعرش عاشق

پیام آور مهر است این کبوتر صلح

بخوان دوباره سرود عزیز ای ایران!

دوباره شور بیاور میان ساغر صلح

شعر با جزیره کیش

بهشت، زیر قدم های خاکی ات پیداست

سلام چشم عشیره، درود مادر صلح

قمار عشق به پیروزی تو می نازد

فدای چشم تو ای کیش، ای تکاور صلح

شعر درمورد جزیره کیش

نبوده هیچ کسی در خلیج نیلی فارس

به جز تولایق چشمان سبز دخترصلح

درون سینه ی زرخیز خود چه ها داری؟

که گشته در تو نهان، نازدانه گوهر صلح

شعر با کلمه جزیره کیش

تو ای زلالی عاشق تو ای همیشه رها

شمیم صبح رهایت طلوع باور صلح

شب است و ماه و ستاره در احتزاز تواند

سلام می دهم از دل به کیش مظهر صلح

شعر با کلمه ی جزیره کیش

کویری ام که حیاتم به آبی دریاست

نظر به آینه ها دارم و به رهبر صلح

طلوع کرده ز چشمت بهار زیبایی

نشسته بر لب تو نغمه ی مطهر صلح

شعری در مورد جزیره کیش

نشان بده به دل تنگ مردمان جهان

در آسمان ولایت نشان برتر صلح

نماد دوستی و مهر کل ایران است

خلیج فارس که بوده ست نام دیگر صلح

شعری درباره جزیره کیش

ردیف صلح شده زیور سروده ی کیش

روانه رود غزل گشته رو به مصدر صلح

خلیج فارس مراخواند و آمدم تا کیش

خوشاکه ثبت شود گفته ام به دفتر صلح

شعر درباره ی جزیره کیش

من در این کیش سراب

دور تا دورش همه آب

غرق این افکارم

که چرا آنروزها

تکه ای از روح و دلم

شوق ماندن در کیش نداشت

شعر کودکانه در مورد جزیره کیش

گر کرده ای تجارت هندوستان عشق

دانی که: ما متاع کدامین جزیره ایم؟

از اتفاق غیبت ده روزه باک نیست

کانجا ز حاضران بزرگ حظیره ایم

شعر مفهومی در مورد جزیره کیش

در سایه تو بانوی مشرق گرفته جای

دریاست در جزیره و سیمرغ در حصار

بانوی توست رابعه دختران نعش

وز رابعه به زهد فزونتر هزار بار

شعرهای کودکانه در مورد جزیره کیش

فلک که نقطه پرگار اوست

مرکز خاک جزیره ای است ز دریای بیکرانه دل

فریب کارگشایان روزگار مخور

ببر زآه چراغی به آستانه دل

شعر در مورد جزیره کیش

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد ایمان

شعر در مورد اسم رضوان

شعر در مورد اسم ژاله

شعر در مورد اسم یکتا

شعر در مورد اسم سینا

  • ربیع حسنلو

گلچین اشعار عاشقانه علی شیر نوایی

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۶:۴۷ ق.ظ

اشعار علی شیر نوایی

 اشعار علی شیر نوایی ،اشعار علی شیر نوایی،اشعار امیر علی شیر نوایی،امیرعلی شیر نوایی شعر،اشعار امیر علیشیر نوایی،شعر های امیر علیشیر نوایی،شعر امیرعلی شیر نوایی , جدید ترین  اشعار علی شیر نوایی , بهترین  اشعار علی شیر نوایی , عاشقانه ترین  اشعار علی شیر نوایی

اشعار علی شیر نوایی

در این مطلب از سایت جسارت بهترین اشعار علی شیر نوایی را در بخش اس ام اس شعر برای شما تهیه کرده ایم .امیدواریم مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد

حسن روی حور جنت را فلک اظهار کرد

چون رخ خوب تو دید، از کعبه استغفار کرد

وه چه کافر بود آن کز دیر مست آمد برون

بهر قیدم رشته تسبیح را زنار کرد

باغبان تا کرد تشبیه دهانش، غنچه را

در دلم از زخم پیکانها فزونتر کار کرد

کلک قدرت حل آن در دورهء ساغر نهاد

مشکلاتی را که در نه گنبد دوار کرد

رندیش بادا حلال آن کو به عشق مغبچه

خرقهء سجاده، رهن کلبهء خمار کرد

لعل جانبخشش ز مردم جان به آسانی گرفت

سخت خوانیهای من این قصه را دشوار کرد

بر سربازار حسنش، خود فروشی را گذاشت

یوسف و پیش رخش بر بندگی اقرار کرد

دوش چو میمردم ز هجران صراحی خون گریست

شمع نیز از سوز دردم خود کشی بسیار کرد

مست و عاشق فانی از دیر مغان آمد برون

هردو ثابت شد به او، گرچه بسا انکار کرد

اشعار علی شیر نوایی

عالمی خواهم که نبود مردم عالم در او

کز جفای مردم عالم نباشد غم در او

نی به روز اشک اسیرانش نماید سیل قتل

نی به شب ز آه غریبان کسوت ماتم در او

نی ز بیداد فلک در وی دلی با صد الم

نی ز شمشیر ستم صد زخم بی مرهم در او

نز پریرویان در او خیل همه نا آدمی

نی هزاران دیو از جنس بنی آدم در او

چون محال است این هوس ای دل سوی میخانه رو

زانکه باشد هر سفال کهنه جام جم در او

لعلگون می ریز در وی کز صفا و مرتبه

سرنگون بنماید این فیروزگون طارم در او

آنچنان درکش که گرچه باشد آن جام سپهر

یافت نتوان چون ته دوزخ اثر از نم در او

تا چنان فارغ شود خاطر ز خوب و زشت دهر

کز تخیل باز نتوان یافت بیش و کم در او

“فانیا” در وضع گردون پیر مکن اندیشه زانک

نکته یی نبود که نبود برخرد مبهم در او

اشعار علی شیر نوایی

سوی گلشن رفتم و سرو خرامانم نبود

گریه زور آورد کان گلبرگ خندانم نبود

ابرسان خود را هوایی یافتم هر سو به باغ

زان که غیر از گریه و آشوب و افغانم نبود

خواستم دل را به سر حد شکیبایی کشم

لیکن از اندوه هجران،طاقت آنم نبود

ز اضطراب دل،اگر کارم به رسوایی کشد

قوت آنم که کردن صبر بتوانم نبود

سوی مسکن آمدن بایست بی آشوب،لیک

این تحمل در دل بی صبر و سامانم نبود

با نگهبانان قاتل،سّر عشقم شد عیان

زانک از بدحالی آن ساعت غم جانم نبود

فانیا در هجر آن رشک پری معذور دار

کاین چنین دیوانگی ناکردن امکانم نبود

بهترین  اشعار علی شیر نوایی

غیر خوناب نیابند به جان و دل ما

گوییا عشق به خون کرد مخمر گل ما

از ره عشق گذشتن نشد ای پیر طریق

تا که شد کوی خرابات مغان منزل ما

مشکل ما همه باشد ز خمار ای ساقی

جز به یک رطل گران حل نشود مشکل ما

گر چه در دیر گداییم ولی گاه نشاط

ره نیابند شهان بر طرف محمل ما

حاصل عمر شد ای مغبچه ی باده فروش

وجه مِی بو که قبول تو فتد حاصل ما

تیر دلدوز به هر زنی ای قاتل مست

ناوکی چند نگه دار برای دل ما

فانی امید چنان است که در وادی عشق

مسکن قافله سالار بود محفل ما

عاشقانه ترین  اشعار علی شیر نوایی

گر چه صد ره گشت ویران،روزگارم از شراب

شادم از یک ره بود،دفع خمارم از شراب

محتسب چون ریخت می،برگشت صحن میکده

نیست عیبی گر کنون سر برندارم از شراب

ای که گویی از شرابت داغ ها بر خرقه چیست

غافلی ! صد داغ از این بر سینه دارم از شراب

در خمار از سرگرانی،سر نیفکندم به پیش

بلکه از بدمستی خود شرمسارم از شراب

هم ز سودای پری رویی و هم از هجر شد

گشتن اندر میکده،دیوانه وارم از شراب

جانب محبوب محجوبم،مده ره ای رفیق

زانگه در دیوانگی بی اختیارم از شراب

از شرابم کار چون آخر به رسوایی کشید

کام خود را ناگرفته،کی گذارم از شراب

پیر کامل باش،گو چون باشدم عشق جوان

توبه نتوان داد،در فصل بهارم از شراب

فانیا در خرقه پنهان داشتن اکنون چه سود؟

گشت چون صد عیب پنهان،آشکارم از شراب

جدید ترین  اشعار علی شیر نوایی

تو خوب و خُلق تو خوب و تکلمت خوب

نبوده چون تو به خوبی کسی به عالم خوب

به حسن به ز پری،آدمی گری برتر

نگشته مثل تو پیدا ز نسل آدم خوب

گشتی به خوبی و جان بخشی،از سخن که چو تو

نبوده،الله الله مسیح مریم خوب

به دل محبت تو بیشتر شود هر دم

که بیشتر بنمایی به چشم هر دم خوب

انیس و همدم،اگر هست خوب،خوبتر است

که در جهان به کس افتد انیس و همدم خوب

به عالم آمده خوبان بسی ولیک چو تو

نبوده بر همه خوبان،کسی مسلّم خوب

ز خیل و مجمع خوبان به فانی بیدل

وفا و مهر بود خوب و ظلم و کین هم خوب

شعر امیرعلی شیر نوایی

رفتی اگر چه از من،بر کی گذارمت

تا بازت آورد به خدا سپارمت

کارم چو از ازل به تو افتاده تا ابد

گر صد رهم گذاری و من کی گذارمت

دامان توست و دست من،ار افکنی سرم

ممکن مدان که دست ز دامن بدارمت

گویی که ترک جان کن و از دل برونم آر

در جانت جا دهم،اگر از دل برارمت

چون غیر نامرادی ام،از عمر امید نیست

ساقی بیار باده که امیدوارمت

باید شبی که تا صبح قیامت صباح اوست

غم های خویش تا به سحرگه شمارمت

گویی که فانیا به دلم آر روز هجر

کی زو برون شدی که درون باز آرمت؟

امیرعلی شیر نوایی شعر

در سرم ذوق مِی عشق،همان است که بود

سر همان خاک ره دیر مغان است که بود

چون نشان پرسیم از دل ه به صحرای فنا

به همان قاعده بی نام و نشان است که بود

دل دیوانه بود شاد که آن رشک پری

هم چنان از نظر غیر نهان است که بود

غمم از حد متجاوز شده از مخموری

که به این غمزده،ساقی نه چنان است که بود

کی تواند دلم از دیر مغان بیرون شد

که همان مغبچه ای را نگران است که بود

دست در دامن پیران طریقت چه زنم؟

که دلم واله آن طرفه جوان است که بود

فانی اش جست به میخانه و گفتند که هست

لیکنش در دل دیوانه گمان است که بود

اشعار امیر علیشیر نوایی

آن چنان سوخته ام از غم هجران که مپرس

کاتشم زد غم هجران تو در جان که مپرس

دل به زنجیر سر زلف کش و پُرسه مکن

که بدانسان شده مجنون و پریشان که مپرس

چند پرسی که ز هجر لب لعلم چونی؟

جان شیرین شد از این هجر از آن سان که مپرس

ساقیا ! دور بگردان و بده رطل گران

که گرانبارم از آن گونه ز دوران که مپرس

عشق بنهفته به صد گونه بلا افتادم

زین سبب گشته ام آن نوع پشیمان که مپرس

سر رندان جهان،پیر خراباتی ماست

سخن عافیت از وی،سر رندان که مپرس

منعم از عاشقی و باده کنند اهل خرد

غصه ها می کشم از مردم نادان که مپرس

کرد تا جلوه گری،مغبچه ی باده فروش

آن چنانم به رخش واله و حیران که مپرس

طلب وصل کنی،جوی فنا چون فانی

مشکل عشق،چنان کردمت آسان که مپرس

اشعار امیر علی شیر نوایی

گفت راهم را بروب آن سیمبر،گفتم به چشم

گفت دیگر ره،بزن آبش دگر،گفتم به چشم

گفت اگر روزی ز زلفم دور ماندی و جدا

گریه میکن ز اول شب تا سحر،گفتم به چشم

گفت اگر بر یاد لعلم،باده ی گلگون خوری

کاسه ها پر ساز از خون جگر،گفتم به چشم

گفت اگر خواهی به رویم چشم خود روشن کنی

از همه خوبان بکن قطع نظر،گفتم به چشم

گفت اگر یابد ز شام هجر،چشمت تیرگی

ساز از شمع رخم نور بصر،گفتم به چشم

گفت با چشمت بگو کز خاک راه توسنم

نور یابد سرمه را منت مبر،گفتم به چشم

گفت فانی چون که اهل عشق سوی مهوشان

بنگرند آن دم،تو سوی ما نگر،گفتم به چشم

شعر های امیر علیشیر نوایی

ای شب غم،چند در هجران یارم می کشی؟

زنده می دارم تو را،بهر چه زارم می کشی؟

خونم ای گردون بحل بادت،اگر از روی لطف

زیر پای رخش آن چابک سوارم می کشی

اختیارم نیست در جان دادن اندر پیش تو

گر چه از مستی،تو هم بی اختیارم می کشی

روی از می گشته گل گل،می نمایی با خسان

من که نالان بلبلم،زان خار خوارم می کشی

ساقیا هر چند کار می،می توانی زنده ساخت

لیک ز استغنا،در اندوه خمارم می کشی

آتش دل نیز خواهی کشته کرد و زان سبب

مردم ای قاتل،به تیغ آبدارم می کشی

از برای کشتنم،داغ فراقت بس نبود

کز پی وصلت،به داغ انتظارم می کشی

این که ماندم زنده بی روی تو جانا زین حیات

چون که دانی پیش رویت،شرمسارم می کنی

از تو شد ای عشق فانی زان فنا کاندر فراق

سوزی ام پنهان و در وصل آشکارم می کشی

اشعار علی شیر نوایی

اگر فرهاد و شیرین هر دو در دوران من بودی

یکی شرمنده از من،آن یک از جانان من بودی

اگر مجنون به دشت عشق،همراهم شدی یک ره

به جان،ز آشفتگی های دل ویران من بودی

مگو کز اشک در کوی وفا روید نهال وصل

که گر بودی چنین،از دیده گریان من بودی

چو گل،چاک گریبانم نگشتی هر سحر ظاهر

چو دُر اشک اگر،آن شوخ در دامان من بودی

هزاران شب به بیداری به روزم نامدی در هجر

شبی گر آن مه نامهربان،مهمان من بودی

ز ناز و غمزه گاهی چشم،اگر واکردی آن مه وش

ز حیرانی که دارم،در رخش حیران من بودی

وفا را،در دل خوبان اگر اثر بودی ای فانی

نبودی یار از آنِ بی وفایان، ز آنِ من بودی

اشعار علی شیر نوایی

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد اسم سایه

شعر در مورد اسم زهره

شعر در مورد اسم ریحانه

شعر در مورد اسم ستاره

شعر در مورد اسم سیما

  • ربیع حسنلو

گلچین زیباترین شعر در مورد جزیره قشم

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۶:۴۷ ق.ظ

شعر در مورد جزیره قشم

شعر در مورد جزیره قشم ,شعر درباره جزیره قشم,شعر برای جزیره قشم,شعر در باره جزیره قشم,شعر با جزیره قشم,شعر درمورد جزیره قشم,شعر با کلمه جزیره قشم,شعر با کلمه ی جزیره قشم,شعری در مورد جزیره قشم,شعری درباره جزیره قشم,شعر درباره ی جزیره قشم,شعر کودکانه در مورد جزیره قشم,شعر مفهومی در مورد جزیره قشم,شعرهای کودکانه در مورد جزیره قشم

شعر در مورد جزیره قشم

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جزیره قشم برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

قشم یعنی سرزمینـــــــــــی پر امان

بهترین شهر و دیار اندر جــــــــــــهان

می درخشد چون نگینـــــی این دیار

بر مثال ماه اندر آســـــــــــــــــــــــمان

شعر در مورد جزیره قشم

قشــــــــــــم یعنی پاره ای از بود من

این وجود من گرفت از او نشــــــــــان

قشم یعنی آب و پاکی و حــــــــــیات

دور گشته از وجودش هــــــــــر خزان

شعر درباره جزیره قشم

قشم یعنی زندگی یعنی صــــــــــفا

غم شده دور از دیار نیکـــــــــــــــمان

قشم یعنی شهر صیاد و هـــــــــــوور

شهر موج و باد هست این آشــــیان

هرکه آمد بر دیــــــــــــــــــــار پاک ما

عشق و پاکی می دهیمش ارمغان

شعر برای جزیره قشم

بُوَد قشم ما بهتــــــــــــــــــــرینِ دیار

که دیده به خود چــــــــرخ این روزگار

همه مردمانش نجیـــــــــــــبند وپاک

امان و سلامت شد این شهر و خاک

شعر در باره جزیره قشم

همه اهل علمــــــــــــند و دانای دین

مسلمان حقند به صـــــــدق و یقین

تجارت بود شـــــــــــــــــغل مردان آن

سفر می کنند بر تـــــــــــــمام جهان

شعر با جزیره قشم

بود صید و دریا همه عشـــــــــقشان

بنازند بر خــــــــــــــــود به دور و زمان

به دورش هـــــــــــــــــمه آب دریا بُوَد

به رمکان آن دشت و صـــــــــحرا بُوَد

شعر درمورد جزیره قشم

بود خوش درختی در این شهر پاک

چه شیرین رطب دارد این آب وخاک

زمستـــــــــــــــان که باران بارد در آن

بهاران بیاید در این خوش مکــــــــان

شعر با کلمه جزیره قشم

بود شهر رمکان خرم مـــــــــــــــــکان

خوش و خرم اندر سرای جهــــــــــان

بود فرش زیبای دشتـــــــــــــش بهار

که تسکین روح باشد این خوش دیار

شعر با کلمه ی جزیره قشم

جزیره بُوَد از قدیم مهـــــــــــــــــد دین

سرای بزرگان ایـــــــــــــــــــــران زمین

شنیدم ز پیران عهد قدیـــــــــــــــــــم

چو دیـــــــــــن خدا آمدی چون نسیم

شعری در مورد جزیره قشم

ز اصحاب احمــــــــــــد یکی کرد سفر

به قشم آمد و خوش بیــــــــاورد خبر

همه مردمان همین شهـــــــــر و خاک

به ایمان و قرآن بگشتـــــــــــــــــند پاک

شعری درباره جزیره قشم

جزیره بشد طیبه در جــــــــــــــــــــهان

بشد پاک و طاهــــــــــر به دور و زمان

به ایرانیان فخر پاینـــــــــــــــده هست

که قشمی منور و تابنده هســــــــــت

شعر درباره ی جزیره قشم

جزیره ی خراسان چو بگرفت شیطان

درو خار بنشاند و بر کند عرعر

مرا داد دهقانی این جزیره

به رحمت خداوند هر هفت کشور

شعر کودکانه در مورد جزیره قشم

ابلیس در جزیره تو برنشست

بر بی فسار سخت کش توسنش

سالوک وار زد به کمرش اندرون

از بهر حرب دامن پیراهنش

شعر مفهومی در مورد جزیره قشم

نگین جهان است این قشـــــــــم پاک

نباشد به از آن به این آب و خـــــــــاک

شعرهای کودکانه در مورد جزیره قشم

فلک که نقطه پرگار اوست مرکز خاک

جزیره ای است ز دریای بیکرانه دل فریب

کارگشایان روزگار مخور ببر

زآه چراغی به آستانه دل

شعر در مورد جزیره قشم

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد اسم زری

شعر در مورد اسم رضا

شعر در مورد هفته بسیج

شعر در مورد اجل

شعر در مورد اسم رامین

  • ربیع حسنلو

قرص راکوتان برای درمان جوش صورت

يكشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۷، ۰۶:۵۲ ب.ظ

قرص راکوتان برای درمان جوش صورت

قرص راکوتان ,قرص راکوتان و پریود,قرص راکوتان نی نی سایت,قرص راکوتان چیست؟,قرص راکوتان برای جوش,قرص راکوتان و عوارض آن,قرص راکوتان و بارداری

قرص راکوتان

توضیحاتی در مورد قرص راکوتان

خیلی از کسانیکه جوش دارند و داشتند وبه پزشک متخصص پوست حداقل دو بار برای درمان جوش مراجعه کردند لااقل با نام این قرص اشنا هستند ، والبته بعضی یا بسیاری از مراجعین در مورد استفاده این قرص ترس و هراس دارند ونگران عوارض هستند وعلت این ترس به چند دلیل است اول اینکه گاها که مراجعین با نسخه پزشک به داروخانه مراجعه میکنند مسئول داروخانه شخص را میترساند که مثلا چرا دکتر شما این قرص را تجویز کرده ؟ این قرص عوارض زیادی دارد . امروزه بانوان برای زیبایی بیشتر به فکر رسیدگی به پوست و مو و چهره و اندام خود هستند که پوست صورت یکی از اعضای مهم بدن است که درصورت صاف و بی نقص بودن اعتماد بنفس را در شخص و بخصوص بانوان بالا می برد. اما در بعضی افراد وجود جوش در صورت زیبایی چهره کمتر می کند. درمان جوش به یکی از معضلات تبدیل شده است. یکی از راه های درمان جوش صورت قرص می باشد. که قرص راکوتان برای درمان جوش صورت استفاده می شود.

مصرف قرص راکوتان

راکوتان به شکل کپسول های ژلاتینی خوراکی ۱۰ و ۲۰ میلی گرمی موجود است. و همچنین مواد زیر نیز در آن بکار رفته است: روغن سویا,موم زرد,روغن نباتی هیدروژنه, ژلاتین, گلیسرول, آب, سوربیتول, مانیتول, نشاسته ذرت فراوری|فراورده‌شده, تیتانیوم دی اکسید و…

موارد مصرف قرص راکوتان

معمولآ این دارو در جوش های نوع شدید(جوش های چرکی و بزرگ) و در مواردی تجویز می‌شود که داروهای معمول آکنه (مانند بنزوییل پروکساید) مؤثر واقع نشده اند.اما در موارد معمولی نیز قابل استفاده است.

تاثیر قرص راکوتان در بدن

این دارو از طریق کاهش چربی پوست (وادار کردن غده های چربی پوست به کم کردن تولید چربی) باعث کم شدن آکنه در پوست می شود / این دارو عوارضی دارد. لذا نباید آن را به صورت خودسرانه مصرف کرد.داروی معمول درمان آکنه بنزوییل پروکساید می باشد که برای درمان آکنه و جوش های خفیف به کار می رود. در صورتی که بنزوییل پروکساید موثر واقع نشود به عنوان مثال در جوش های بزرگ و چرکی، معمولا راکوتان تجویز می شود. هر چند راکوتان برای درمان آکنه های خفیف هم موثر است اما بدلیل هزینه زیاد و عوارض جانبی، از جایگزین های بی خطر آن استفاده می کنند.

عوارض جانبی قرص راکوتان

عوارض چشمی شامل خشکی چشم، کدورت قرنیه و کاهش دید شب که معمولاً با قطع دارو بهبود می یابد، خشکی لب که مهمترین عارضه آن است و با استفاده از کرم های چرب کننده رفع می شود، خشکی دهان و بینی که می توان از قطره چشمی و کرم داخل بینی استفاده کرد از مهمترین عوارض راکوتان است. روآکوتان می تواند منجر به بروز افسردگی، سایکوز و به صورت نادر تفکر خودکشی یا مبادرت به خودکشی شود. مکانیسم این وقایع هنوز شناخته نشده است. چنانچه این علایم، حین روآکوتان تراپی آشکار شوند، تنها قطع دارو کافی نیست و باید ارزیابی بیشتری صورت گیرد.

تاثیر قرص راکوتان در پوست

در هفته‌های آغازی درمان احتمالآ جوش های شما شدیدتر می‌شود. این به خاطر آنست که در ابتدا پوست در مقابل دارو واکنش نشان می‌دهد و با تولید چربی بیشتر سعی در تعدیل شرایط دارد که افزایش ترشح چربی منجر به تولید جوش های بیشتر می‌گردد. در این باره نگران نباشید. این امر نشان دهندۀ آنست که دارو مؤثر واقع شده است. پس از این (حدودآ از هفتۀ سوم به بعد) میزان آکنه بطور شگفت آوری کاهش می‌یابدو این بهبودی حتی پس از پایان یافتن دارو نیز ادامه پیدا می‌کند

نکاتی در مورد مصرف قرص راکوتان

* اگر در طول درمان حامله شدید، فورآ دارو را قطع نموده و پزشک خود را در جریان قرار دهید.توصیۀ من اینست که در طول در از داروهای پیشگیری کننده استفاده کنید. * در طول درمان همواره با جلسه‌های منظم پزشک را از حال خود مطلع کنید.همچنین سطح کلسترول خون نیز باید بطور ماهیانه آزمایش شود. * بدون مشورت پزشک دارو را قطع نکنید و میزان مصرف را نیز تغییر ندهید. * دارو را در موارد مشابه مصرف نکنید و مصرف آنرا به دیگران توصیه نکنید. * بدون مشورت پزشک هم‌زمان از داروهای دیگر استفاده نکنید. * در طول دورۀ درمان و یک ماه پس از آن از اهدای خون اجتناب کنید. * تا حد امکان از قرار گرفتن در معرض نور خورشید دوری کنید و از کرم های ضد آفتاب استفاده کنید.در طول درمان حساسیت پوست شما نسبت به آفتاب افزایش می‌یابد. * از کیسه کشیدن پوست اجتناب کنید؛ زیرا به علت حساس شدن پوست احتمال ایجاد گودال (scar) روی پوست افزایش می‌یابد. * از مصرف مشروبات الکلی در طول درمان خودداری کنید؛زیرا باعث عوارض کبدی خواهد شد. عوارض قرص های ضد جوش راکوتان

قرص راکوتان و عوارض چشمی

عوارض چشمی در ارتباط با مصرف راکوتان (ROACCUTANE) شامل: خشکی چشم، کدورت قرنیه، کنژنکتیویت(التهاب ملتحمه)، بلفاریت(التهاب لبه پلکها)، کاهش دید شب و کراتیت(التهاب قرنیه) است که معمولا با قطع دارو بهبود می یابد. خشکی چشم با مصرف پماد های نرم کننده یا قطره های اشک مصنوعی بهتر می شود. به علت احتمال بروز کراتیت، بیماران مبتلا به خشکی چشم باید پیگیری شوند. بیمارانی که دچار مشکلات چشمی می شوند، باید توشط چشم پزشک باتجربه معاینه شده و قطع دارو مد نظر قرار گیرید. ممکن است عدم تحمل لنز تماسی بوجود آید که در این صورت لازم است بیمار در طی درمان از عینک استفاده کند. کدورت قرنیه نیز ممکن است در مصرف کننده گان راکوتان ایجاد شود که بیشتر زمانی دیده می شود که دوز بالای دارو در بیماران با اختلالات کراتینیزاسیون(بیماری های پوسته ریزی دهنده) استفاده شود. همه بیمارانی که دچار مشکلات چشمی می شوند، باید دارو را قطع کرده و تحت معاینه چشم پزشکی قرار گیرند. هر دارویی دارای یک رشته فواید و یک رشته عوارض نامطلوب است. رؤاکوتان نیز از این قاعده جدا نیست. تمام این عوارض در یک فرد دیده نمی‌شود ولی احتمال وقوع هر یک وجود دارد. عوارض قرص های ضد جوش راکوتان

عوارض عمومی و جدی قرص راکوتان

تمام این عوارض در یک فرد دیده نمی‌شود ولی احتمال وقوع هر یک وجود دارد. * خشکی لب: بارزترین عارضۀ این داروست که با استفاده از کرم های چرب کننده مثل کرم وازلین مرتفع می‌شود. * خشکی دهان،بینی،چشم:دراین موارد در صورت تمایل می‌توانید از قطره چشمی و کرم داخل بینی استفاده کرد.با توجه به خشکی چشم استفاده از لنزهای چشمی توصیه نمی‌شود. * خونریزی بینی:معمولآ در هفته‌های دوم یا سوم که خود به خود مرتفع می‌شود. * درد خفیف مفاصل و ماهیچه ها بویژه زانو * احساس خستگی و سردرد خفیف * حساس شدن پوست به آفتاب و آفتاب‌سوختگی * افزایش ریزش مو: اکثرآ زودگذر ولی در موارد بسیار نادر ممکن است دائمی‌شود. این عوارض عمومآ ملایم و زودگذرند. اکثر آنها پس از اتمام دورۀ درمان رفع می‌شوند. ***در صورت مشاهدۀ این عوارض فورآ دارو را قطع کنید و پزشک خود را در جریان بگزارید*** * حالت تهوع * استفراغ * سردرد شدید و مزمن * تاری چشم و اختلال در بینایی * احساس افسردگی شدید

قرص راکوتان و احساس افسردگی

احساس غمگین بودن دائمی,بی علاقگی نسبت به کارهایی که قبلآ به آنها علاقه مند بوده اید,خوابیدن بیش از حد و خواب های پریشان, تغییرات اشتها و وزن بدن,احساس اضطراب دائمی, گریز از دوستان و آشنایان,احساس بی حوصلگی همیشگی , احساس پوچی و گناه. البته نشانه‌های افسردگی همواره در حد زیاد ودائمی افسردگی را اثبات می‌کند. عوارض جانبی این دارو نباید شما را نگران کند،ممکن است هیچکدام از این عوارض در شما مشاهده نشود.

ترکیبات قرص راکوتان

هر کپسول حاوی 20 یا 10 میلی گرم ایزوترتینوئین است و همچنین مواد زیر نیز در آن بکار رفته است: روغن سویا,موم زرد,روغن نباتی هیدروژنه, ژلاتین, گلیسرول, آب, سوربیتول, مانیتول, نشاسته ذرت فراوری|فراورده‌شده, تیتانیوم دی اکسید و… در ترکیب رواکوتان قند، گلوتن، ترترزین و دیگر رنگهای شیمیایی بکار نرفته است. در مورد عوارض این دارو میتوان به قرمزی صورت و جای جوشها اشاره کرد که تا چندین ماه بعد از قطع دارو باقی میماند در چند درصد موارد بر روی برخی افراد هیچ اثری ندارد. در ایران متاسفانه بیشتر پزشکان پوست این دارو را حتی برای موارد جزئی که با انتی بیوتیک هم قابل درمان است تجویز میکنند.از عوارض این دارو تمایل به خود کشی است به خصوص در افرادی با سابقه افسردگی دارند….

منع مصرف قرص راکوتان

* هنگام بارداری و یا شیردهی: زیرا باعث سقط جنین و یا عقب ماندگی نوزاد می‌شود و عوارض نامطلوبی روی طفل برجا میگزارد. * حساسیت نسبت به ویتامین آ رواکوتان و داروهای مشابه آن * مصرف هم‌زمان با پادزیست (آنتی بیوتیک) ها بویژه تتراسیکلین * داشتن نارسایی کبدی ویا کلیوی * مبتلایان به چربی خون (گلیسرول و تری گلیسرید) بالا * وجود سطح بالای ویتامین آ در بدن * مصرف در کودکان و کهنسالان

نحوه مصرف قرص راکوتان

قبل از هر چیز با توجه به عوارض ناخواسته این دارو در اثر مصرف خودسرانه، با پزشک مشورت کنید. توجه کنید که مصرف راکوتان باید با صلاح دید پزشک صورت گیرد. حتما پزشک را از سابقه حساسیت و سابقه دارویی خود آگاه کنید. میزان مصرف این دارو به نظر پزشک معالج شما بستگی دارد اما به طور کلی مصرف روزانهٔ دارو ۰٫۵ تا ۱ میلیگرم برای هر کیلوگرم وزن بدن می‌باشدکه بسته به شدت بیماری تعیین می‌گردد. به عنوان مثال یک فرد ۸۰ کیلو گرمی با شدت آکنه متوسط روزانه باید دو کپسول ۲۰ میلی گرمی مصرف کند. کپسول‌ها باید بلافاصله بعد از غذا میل شود. در صورت فراموش کردن یک وعده، اگر وعده بعد نزدیکتر بود از وعدهٔ بعدی آغاز کنید و هیچگاه دو کپسول را با فاصلهٔ زمانی کوتاه نخورید.میزان مصرف دارو بستگی به نظر پزشک معالج شما دارد. کپسول ها باید بلافاصله بعد از غذا میل شود.در صورت فراموش کردن یک وعده،اگر وعده بعد نزدیکتر بود از وعدۀ بعدی آغاز کنید و هیچگاه دو کپسول را با فاصلۀ زمانی کوتاه نخورید.

قرص راکوتان چیست

راکوتان یا ایزوترتینوین دارویی از مشتقات ویتامین A است که بیشتر جهت درمان آکنه های شدید پوستی مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین این دارو به میزان کمتر جهت پیشگیری سرطان پوست از نوع scc، سرطان مغز، پانکراس و … استفاده می شود. مکانیزم این دارو کبدی می باشد و این دارو در درمان پسوریازیس نیز استفاده شده است.هر کپسول راکوتان حاوی حدود 10 تا 20 میلی گرم ایزوترتینوئین است. قرص های راکوتان خالص نیستند و مواد زیر در آنها به کار رفته است : روغن سویا، موم زرد، روغن نباتی هیدروژنه، ژلاتین، گلیسرول، آب، سوربیتول، مانیتول، نشاسته ذرت، تیتانیوم دی اکسید و بعضی مواد دیگر. در ترکیب راکوتان قند، گلوتن و ترترزین به کار نمی رود.داروی معمول درمان آکنه بنزوییل پروکساید می باشد که برای درمان آکنه و جوش های خفیف به کار می رود. در صورتی که بنزوییل پروکساید موثر واقع نشود به عنوان مثال در جوش های بزرگ و چرکی، معمولا راکوتان تجویز می شود. هر چند راکوتان برای درمان آکنه های خفیف هم موثر است اما بدلیل هزینه زیاد و عوارض جانبی، از جایگزین های بی خطر آن استفاده می کنند.در هفته های اول شروع درمان، احتمالا شدت ضایعات بیشتر خواهد شد. این به خاطر آن است که در ابتدا پوست در مقابل دارو واکنش نشان می‌دهد و سعی می کند جهت تعدیل شرایط چربی بیشتری تولید کند که این میزان بیشتر چربی باعث افزایش میزان جوش و آکنه خواهد شد. در این باره نگران نباشید. این امر نشان می دهد که دارو موثر واقع شده و تاثیر مثبتی دارد. پس از این (حدوداً از هفتهٔ سوم به بعد) میزان آکنه بطور شگفت انگیزی کاهش می‌یابد و این بهبودی حتی پس از پایان یافتن دارو نیز ادامه پیدا می‌کند.

بیشتر بخوانید : قرص فلوکستینقرص فارماتون ناپروکسن

  • ربیع حسنلو