شعر در مورد بندر
شعر در مورد بندر
شعر در مورد بندر عباس ,شعر درباره بندرعباس,شعری در مورد بندرعباس,شعر در مورد شهر بندرعباس,شعر در مورد بندر انزلی,شعر در مورد بندر گناوه,شعر در مورد بندر,شعر در مورد بندر ماهشهر,شعر در مورد بندر لنگه,شعر در مورد بندر کنگ,شعری درباره بندر عباس,شعر درباره شهر بندرعباس,شعر در وصف بندرعباس,شعر بندری,شعر بندری جدید,شعر بندری شاد,شعر بندری,شعر بندری جدید,شعر بندری شاد,شعر بندری قدیمی,شعر بندری غمگین,شعر بندری متن,شعر بندری بپ فاطکو,شعر بندری مش احمد,شعر بندری رضا صادقی,شعر بندری چپونی,آهنگ بندری جدید,آهنگ بندری جدید شاد,آهنگ بندری جدید 94,آهنگ بندری جدید از سندی,آهنگ بندری جدید 93,آهنگ بندری جدید عروسی,آهنگ بندری جدید دانلود,آهنگ بندری جدید Mp3,آهنگ بندری جدید امید جهان,شعر بندری شاد جدید,آهنگ بندری شادایرانی,آهنگ بندری شاد کیبورد,آهنگ بندری شاد,آهنگ بندری شاد عروسی,آهنگ بندری شاد,آهنگ بندری شاد جدید,آهنگ بندری شاد برای عروسی,آهنگ بندری شاد قدیمی,شعر بندر,شعر بندر ابن سرور,شعر بندرعباس,الشاعر بدر بن عبدالمحسن,قصائد بندر ابن سرور,الشاعر بندر بن سرور,قصائد بندر بن سرور مکتوبه,الشاعر بندر بن سرور العتیبی,قصائد بندر بن سرور بصوته,الشعر بندر ابن سرور,آهنگ بندری قدیمی,آهنگ بندری قدیمی شاد,آهنگ بندری قدیمی مهرشاد,آهنگ قدیمی بندری ممد حیدری,آهنگ بندری قدیمی بوشهری,آهنگ بندری قدیمی آپارات,آهنگ بندری قدیمی سندی,آهنگ بندری قدیمی جمال جمالو,آهنگ بندری قدیمی آبادانی,شعر بندرعباسی,شعر درباره بندرعباس,شعر محلی بندرعباس,انجمن شعر بندرعباس,شعر در مورد بندرعباس,شعر به زبان بندرعباسی,شعر در وصف بندرعباس,متن شعر بندرعباسی,شعر درباره ی بندرعباس
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد بندر برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
ز دنیا کشور خزم تو داری
ز عالم بندر اعظم تو داری
ولی بندر ز تجار جهانگرد
همانا می تواند بندری کرد
شعر در مورد بندرعباس
لاجرم از سهم آن بربط ناهید را
بندر هاوی برفت، رفت بریشم ز تاب
شعر درباره بندرعباس
پنبه غفلت ز گوش خود بکن
دست خود بگشا از این بندر سن
شعری در مورد بندرعباس
ز شیخ بندر هستم به ناله چون تندر
که داردم ز حقارت وقار آن چو حقار
شعر در مورد شهر بندرعباس
موهایت پر از رویاست، پر از بادبان است و دکل و دریاهای پهناور که بادهای موسمی شان مرا
به سرزمین های دلفریب می برند.
شعر در مورد بندر انزلی
در اقیانوس گیسویت،
بندرگاهی ست پر از آوازهای غم انگیز.
شعر در مورد بندر گناوه
در نوازش موهایت، کسالت ساعات طولانی ست،
روی یک مبل راحتی در اتاقی در یک کشتی زیبا، میان گلدان ها و تُنگ های پر از آبِ خنک.
کشتی مثل گهواره تاب می خورَد و از بندر پیدا نیست.
شعر در مورد بندر
پاییز که می شود حرف شال را نمی زنی تا خیال بافی ام گردن تو باشد
شانزلیزه را به رفت و آمد گرفته ای و دامنت بندری به خورد کافه ها می دهد
با ویولنسلهای بازنشسته یا لهجه ای که از خرخره بوی غربت می دهد
شعر در مورد بندر لنگه
سرما را بهانه می کنم
که سرم شانه های دموکراتت را ییلاق قشلاق کند.
شعر در مورد بندر ماهشهر
نامه هایت کوهی از یاقوت است در صندوق پستی من! از بیروت پرسیده بودی!
میدان ها و قهوه خانه های بیروت، بندرها وُ هتل ها وُ کشتی هایش
همه وُ همه در چشم های تو جا دارند! چشم که ببندی بیروت گم می شود.
شعر در مورد بندر کنگ
به گمانم بازرگانی از همه ی بندر ها و خلیج ها و بار اندازها عبورم داده در سینه اش زمانی
به گمانم چوپانی برای همه ی بره های معصومش در دره های دور یادم را نی زده روزی
شعری درباره بندر عباس
دریا و بندرم باش وطنم وَ تبعیدگاهم
آرامش و توفانم باش نرمی و تُندیام…
شعر درباره شهر بندرعباس
دوستم داشته باش
از رفتن بمان!
شعر در وصف بندرعباس
دستت را به من بده،
که در امتداد دستانت بندری است برای آرامش!
شعر بندری
در بندر آبی چشمانت
باران رنگ های آهنگین دارد
خورشید و بادبان های خیره کننده سفر خود را در بی نهایت تصویر می کنند.
شعر بندری جدید
در بندر آبی چشمانت
پنجره ای گشوده به دریا و پرنده هایی در دوردست به جستجوی سرزمین های به دنیا نیامده.
شعر بندری شاد
در بندر آبی چشمانت
برف در تابستان می آید.
کشتی هایی با بار فیروزه که دریا را در خود غرقه می سازند بی آنکه خود غرق شوند.
شعر بندری
در بندر آبی چشمانت بر صخره های پراکنده می دوم
چون کودکی عطر دریا را به درون می کشم و خسته باز می گردم چون پرنده ای.
شعر بندری جدید
در بندر آبی چشمانت سنگ ها آواز شبانه می خوانند
در کتاب بسته ی چشمانت چه کسی هزار شعر پنهان کرده است؟
شعر بندری شاد
ای کاش ، ای کاش دریانوردی بودم
ای کاش قایقی داشتم تا هر شامگاه در بندر آبی چشمانت بادبان بر افرازم.
شعر بندری قدیمی
پیدایم کن از اثر انگشت روی فنجان ها توی کافه ها از ایستادن پشت ویترین ها چسبیدن به عروسک ها
به درخت گیلاسی که به نامم بود نیمکتی زرد، رُزی سفید، روزی برفی پیدایم کن از لرزیدن زیر ترس،
توی گریه وسط رقصی بندری، استکانی کمر باریک، شبی تاریک
حافظه ام کجاست؟ خانه ام کجاست؟ خنده ام کجاست؟
شعر بندری غمگین
یک عمر جان کندم میان خون و خاکستر
من نامه بر بین تو بودم با کسی دیگر
طاقت نمی آوردم اما نامه می بردم
از او به تو ..از تو به او.. مرداد .. شهریور
شعر بندری متن
پاییز شد با خود نشستم نقشه ایی چیدم
می خواستم غافل شوید از حال همدیگر
با زیرکی تقلید کردم دست خطش را
یک کاغذ عین کاغذ او کندم از دفتر
شعر بندری بپ فاطکو
او می نوشت : آغوش تو پایان تنهایی است
تغییر می دادم : که از تو خسته ام دیگر
او می نوشت : اینجا هوا شرجی است غم دارد
تغییر می دادم : هوا خوب است در بندر
شعر بندری مش احمد
او می نوشت : ای کاش امشب پیش هم بودیم …
تغییر می دادم : که از این عاشقی بگذر …
باید ببخشی نامه هایت را که می خواندم
در جوی می انداختم با چشمهایی تر
شعر بندری رضا صادقی
با خود گمان کردم که حالا سهم من هستی
از مرده ریگ این جهان بی در و پیکر
آن نقشه باید بین آنها را به هم می زد
اما به یک احساس فوق العاده شد منجر :
شعر بندری چپونی
آن مرد با دلشوره یک شب ساک خود را بست
ول کرد کار و بار خود را آمد از بندر
دیدید هم را بینتان سوتفاهم بود ؛
آن هم به زودی برطرف شد بی پدرمادر
آهنگ بندری جدید
با خنده حل شد آن کدورت های طولانی
این بین و بس من بودم و یک حس شرم آور
شاید اگر در نامه ها دستی نمی بردم
آن عشق با دوری به پایان می رسید آخر
آهنگ بندری جدید شاد
رفتی دوچرخه گوشه ی انباریم پوسید
آه از ندانم کاریت ای چرخ بازیگر !
شاید تمام آن چه گفتم خواب بود اما
من مرده ام در خویش …بیدارم نکن مادر
آهنگ بندری جدید 94
گفتی نمی خواهی که دریا را بلد باشی
اما تو باید خانه ی ما را بلد باشی
یک روز شاید در تب توفان بپیچندت
آن روز باید ! راه صحرا را بلد باشی
آهنگ بندری جدید از سندی
بندر همیشه لهجه اش گرم و صمیمی نیست
باید سکوت سرد سرما را بلد باشی
یعنی که بعد از آنهمه دلدادگی باید
نامهربانی های دنیا را بلد باشی
آهنگ بندری جدید 93
شاید خودت را خواستی یک روز برگردی
باید مسیر کودکی ها را بلد باشی
یعنی بدانی ” …مرد در باران ” کجا می رفت
یا لااقل تا ” آب – بابا ” را بلد باشی
آهنگ بندری جدید عروسی
حتی اگر آیینه باشی، پیش آدم ها
باید زبان تند حاشا را بلد باشی
وقتی که حتی از دل و جان دوستش داری
باید هزار آیا و اما را بلد باشی
آهنگ بندری جدید دانلود
من ساده ام نه؟ ساده یعنی چه؟… نمی دانم
اما تو باید سادگی ها را بلد باشی
یعنی ببینی و نبینی!…بشنوی اما…
یعنی… زبان اهل دنیا را بلد باشی
آهنگ بندری جدید Mp3
چشمان تو جایی است بین خواب و بیداری
باید تو مرز خواب و رویا را بلد باشی
ای شرجی من ! خوب من! باید…
باید زبان حال دریا را بلد باشی
آهنگ بندری جدید امید جهان
شیراز رنگ خیس چشمت را نمی فهمد
ای کاش رسم این طرف ها را بلد باشی
دیروز- یادت هست- از امروز می گفتم
امروز می گویم که فردا را بلد باشی
شعر بندری شاد جدید
گفتی :” وجود ما معمایی است….” می دانم
اما تو باید این معما را بلد باشی
آهنگ بندری شادایرانی
بر این زورق از بندری به شهرْبندری زورقبانی پارو میکشید که دگر نیست:
پاروکشی که هر سفر شوریده دختریش دیده به راه داشت که به امیدی مبهم نهال ِ آرزویی به دل میکاشت.
آهنگ بندری شاد کیبورد
عبوس ظلمت خیس شب مغموم ثقل ناهنجار خود را
بر سکوت بندر خاموش می ریزد
آهنگ بندری شاد
آسمان یکریز می بارد روی بندرگاه.
روی دنده های آویزان یک بام سفالین در کنار راه
آهنگ بندری شاد عروسی
گره بگسسته زیر دست پیر فکر سبک اندیشه ها هر یک روان
در جاده ای چون زورقان از ساحل بندر سپیده جو ، سیاه سایه ی تردید
آهنگ بندری شاد
آه ای همیشه بندر یابوی خسته ای که گاری بزرگ قصیل خلیج را
به سوی شوره زاران بر شانه می کشانی و هرگز نمی رسانی
آهنگ بندری شاد جدید
بندر صیاد پیر خسته یک دنده که تور سبز دریا را غران رقص مدهش شوریده ها و شیر بر کتف ها گره زده
با قصد روستاهای مطرود می کشانی هرگز نمی رسانی
آهنگ بندری شاد برای عروسی
آمد کنار بندر پا در غروب و بو کشید پرنده که باز آمد صبح که نه عقاب مسی بود و نه دماغ عقابی با بالهای کوچک آبی
در آسمان بندر چرخی زد چرخی زد و به سمت خار و پاییزی پارو کشید
آهنگ بندری شاد قدیمی
بیداری ملولش را در قهوه خانه های پر دود بندری دور
از سرزمین قومی بیگانه با خدا تقسیم می کند
شعر بندر
دیگر چه گونه سرخی لبهای یار را چو نان شراب سرخ در جام واژه های بلوینه بنگرم
وقتی نگاه کودک بی نان بندری با آرزوی پاره ی نانی سیاه و تلخ ر کوچه های تنگ و گل آلود و بی عبور
تا عمق هر هزار ه ی دیوار می دود
شعر بندر ابن سرور
انگار با من از همه کس آشناتری
از هر صدای خوب برایم صداتری
آیینه ای به پاکی سر چشمه ی یقین
با اینکه روبروی منی و مکدری
شعر بندرعباس
تو عطر هر س\یده و نجوای هر نسیم
تو انتهای هر ره و آن سوی هر دری
لالای پر نوازش باران نم نمی
خاک مرا به خواب گل سرخ می بری
الشاعر بدر بن عبدالمحسن
انگار با من از همه کس آشناتری
از هر صدا خوب برایم صداتری
درهای ناگشوده ی معنای هر غروب
مفهوم سر به مهر طلوع مکرری
قصائد بندر ابن سرور
هم روح لحظه های شکوفایی و طلوع
هم روح لحظه های گل یاس پرپری
از تو اگر که بگذرم ، از خود گذشته ام
هرگز گمان نمی برم از من ، تو بگذری
الشاعر بندر بن سرور
انگار با من از همه کس آشناتری
از هر صدای خوب برایم صداتری
من غرقه ی تمای غرقاب های مرگ
تو لحظه ی عزیز رسیدن به بندری
قصائد بندر بن سرور مکتوبه
من چیره میشوم به هراس غریب مرگ
از تو مراست وعده ی میلاد دیگری
از تو اگر که بگذرم از خود گذشته ام
هرگز گمان نمی برم از من تو بگذری
الشاعر بندر بن سرور العتیبی
انگار با من از همه کس آشناتری
از هر صدای خوب برایم صداتری
قصائد بندر بن سرور بصوته
گویی ترا ز بندر پنهان صدا زدند شاید که گمرهان شب دریا حاجت به نور سرخ چراغ تو داشتند
آری ، چراغ قلب تو یاقوت فام بود
الشعر بندر ابن سرور
دریاب لحظههای هدایت را دریـــاب هنگام اتّصال به دریای معرفت جان تو بندری ست
جای ورود نور جای صدور نور
آهنگ بندری قدیمی
هیچوقت واسه فامیل حتی یک فایل هم کپی نکنین، چون از اون به بعد واسه سی دی آهنگ بندری زدن
تا هک سایت اف بی آی آمریکا هم به شما مراجعه میکنن :/
آهنگ بندری قدیمی شاد
به دنبال فرصت باش ، نه امنیت !
جای قایق ساکن در بندرگاه امن است اما بتدریج کف آن خواهد پوسید
آهنگ بندری قدیمی مهرشاد
خالم واسه بچه ی کوچیکش مربی آموزش تخصصی شنا گرفته
والا من اولین روزی که شنا یاد گرفتم بابام منو برد موج شکن اسکله بندر انداختم تو 7 متر آب و خودش رفت
آهنگ قدیمی بندری ممد حیدری
دریا و بندرم باش وطنم وَ تبعیدگاهم آرامش و توفانم باش نرمی و تُندیام
دوستم داشتهباش… به هزاران هزار شیوه
آهنگ بندری قدیمی بوشهری
آغوش تو دریاست،
باشی میپرند
از خواب در بندر
چشمان من
آهنگ بندری قدیمی آپارات
صدها پری بیتاب
با من شبیه قایقی
از نور میرقصد
تا صبح بر موج
آهنگ بندری قدیمی سندی
نوازشهای تو،
مهتاب لبهای من
دو ماهی قرمز
که میلرزند از ترس
آهنگ بندری قدیمی جمال جمالو
تُنگ و تور، از تقدیر دور
از آب گرداب و توفان
پیش روی ما
فراوان است
آهنگ بندری قدیمی آبادانی
دریانورد ناشیات را
بیشتر دریاب! ح
الا که بعد از سالها
دریا فقط رویاست
شعر بندرعباسی
تو نیستی و من اسیرم
توی این تُنگاب
از من کسی اما
به جز نام تو نشنیدهست
ماهی فقط میگوید:
آب آب آب آب آب آب
شعر درباره بندرعباس
تو چت به دختره میگم کجایی هستی؟
میگه :شیرازیم بندر عباس زندگی میکنم دبی به دنیا اومدم… معبودااااا
شعر محلی بندرعباس
جان شما جهان شما
دست دوم است
کالای تازه ای هم اگر دارد این جهان تا می رسد به بندر ما دست دوم است
شعر در مورد بندر
- ۰ نظر
- ۳۰ بهمن ۹۶ ، ۱۷:۲۵